پیش از این که عمل صالح را براساس آیات قرآن مجید و روایات اهل بیت معناکنم و به دایره توضیح و تفسیر درآورم لازم است در رابطه با اصل عمل و این که عمل چیست و از کجا مایه میگیرد مطالبى را متذکر شوم.
انسان از سفره گسترده هستى، و از موجودات و نعمتهاى جهان از طریق خوردن، نوشیدن، تنفس، نورگرفتن و غیراینها با نیروى جذب، اخذ مواد میکند و آنها را جزء بدن خود کرده و با کمک حیات خدادادى خود زنده میگرداند، وبه عبادت دیگر وجود خود و ذاتش و کارگاه هستیاش را از مواد گرفته شده از جهان میسازد.
باید توجه داشت که اگر آنچه از مواد بربدن اضافه میشود درآن باقى بماند در اندک مدتى بدن به صورتى غیرقابل تصور بزرگ میشود، این معنا را از طریق حجم خوراک و آبى که روزانه به بدن میرسد پس از دفع اضافات میتوان درک کرد این که بدن تا آخر عمر داراى اعتدال معینى است به خاطر این است که همانطور که بربدن افزوده میشود، همانطور هم از آن کاسته میگردد، و همان گونه که از اجزاء جهان در بدن انسان وارد شده و زندگى نوینى مییابند همان گونه هم از آن خارج شده و خود را به دست مرگ یا به گردونه تبدیل شدن به کار و عمل و به عبارت علمیتر تبدیل شدن به نیرو و انرژى میسپارند.
روشن است که بخش عمدهاى از مواد از بدن به شکل مادّه خارج نمیشود و گرنه محسوس میشد و همه خروج آن را مشاهده میکردند، و چون در جهان آفرینش هیچ موجودى بیشتر از دوصورت ندارد یا باید ماده باشد یا نیرو، پس بخش اعظمى از آنچه که از بدن خارج میشود حتماً به صورت نیرو خارج میگردد، و به این سبب دیده نمیشود.
خروج این نیروها در حین عمل و با انجام دادن کار چه مثبت و چه منفى تحقق میپذیرد.
پس بدن انسان کارخانهاى است که کار آن تبدیل مواد جهان به نیروى اعمال است و شغل بدن این است که اجزائى از سفره هستى اخذ کند و در ذات خود به آنها زندگى دهد، سپس آنها را به وسیله عمل تبدیل به نیرو کرده از خود بیرون دهد.
انسان به صورتى آفریده شده که پیوسته در لحظات روز و شب خود را و ساختمان بدنش را از مواد جهان میسازد و سپس همین اجزاء را از ساختمان وجودى خود به شکل نیرو هزینه میکند و از ذات خود بیرون میدهد، و این برنامه گرفتن و هزینه کردن به کیفیتى است که باید گفت: انسان در زندگى این جهان به جز این اخذ مواد و هزینه کردنش به صورت عمل و نیرو کارى ندارد.
از برخى آیات و پارهاى روایات استفاده میشود که: بدن انسان به طور مطلق و بدون اختصاص به عضوى و جزئى معین در راه انجام دادن اعمال هزینه میشود.
اگر بدن با تکیه بر اراده اختیارى انسان در اعمال زشت و ناپسند. و گناهان و بدیها و خلاصه خارج از فضاى هدایت خدا و راهنمائیهاى پیامبران و امامان معصوم هزینه شود، هزینهاى نابجا و غیرمعقول و برخلاف شئون انسانیت و به فرموده قرآن اسراف و زیاده روى و خرجى خارج از حدود و مرزبندیهاى حق است، و این گونه هزینه کردن بدن مورد نفرت خدا و امرى بسیار ناپسند و سبب به باد دادن سرمایه وجودى است.
چنین اسرافى نسبت به بدن، درقیامت عامل جریمهاى سنگین و کیفرى سخت است:
وَ کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى: «1»
و کسى که وجودش را به اسراف و زیاده روى هزینه نموده و به آیات پروردگارش ایمان نیاورده این گونه کیفر میدهیم. ولى بیتردید عذاب آخرت سخت تر و پایدارتر است.
واگر بدن با تکیه بر اراده اختیارى انسان و براساس هدایت حق و وحى الهى و طرح پیامبران و امامان در اعمال پاک و برنامههاى مثبت و صدق و درستى هزینه شود، این هزینه شدن نزد خدا پسندیده و مورد خوشنودى او و سبب پاداش و مزد مناسب است چنان که در آیه مورد تفسیر:
وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ ... «2» بیان شده است.
در رابطه با هزینه شدن بدن در اعمال خیر و نیک از پیامبراسلام روایت شده:
«والذى نفسى بیده ماانفق الناس من نفقة احب من قول الخیر:» «3»
سوگند به آن که جانم در دست اوست، مردم هزینهاى محبوب تر از گفتار نیک هزینه نکرده اند.
و در قطعهاى بسیار پرارزش که از محمدبن حنفیه روایت شده و نشان میدهد که آن را از نمایندهاى از نمایندگان خدا شنیده آمده است که از او پرسیدند:
«عن اعظم الناس خطراً فقال: الذى لایرى الدنیا کلها عوضاً من بدنه ثم قال: ان ابدانکم هذه لیست لها ثمن الاالجنة فلاتبیعوها الابها:» «4»
بزرگترین مردم در بلندى قدر و منزلت کیست؟ پاسخ داد کسى است که همه دنیا را در برابر بدن خود عوض نداند، سپس فرمود: حقیقت این است که براى این بدنهاى شما بهائى و قیمتى جز بهشت نیست، آن را به چیزى جز بهشت مفروشید.
این دو روایت و نمونه این دو به طور واضح و به صورتى روشن دلالت دارد براین که: اجزاء بدن به صورت عمل خرج میشود و مصرف میگردد، و انسان بزرگ کسى است که بدن خود را در انجام دادن اعمال نیک که بهشت و نعمتهاى آن از آنها ساخته میشود هزینه میکند و انسان پست کسى است که تن خود را از اعمال ننگین و آلوده و چرکین هزینه مینماید، اعمالى که دوزخ از آنها به وجود میآید.
با توجه به این که اعمال انسان از بدن مادى صادر میشود، و بدن هم از مواد و عناصر جهان ساخته و پرداخته میگردد، جایگاه آیه ذیل بیشتر براى ما روشن میشود:
«کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً:» «5»
از خوردنهاى حلال و پاکیزه بخورید و اعمال شایسته و صالح به جاى آورید.
از متن و ظاهر آیه شریفه چنین استفاده میشود که اعمال انسان از خوراکیهائى که از جهان میگیرد ساخته میشود و این که: اگر آدمى از خوردنیهاى پاک بخورد موجب اعمال صالح، و اگر از خوردنیهاى حرام و ناپاک بخورد نمیتواند اعمال صالح و نیک به جاى آورد، بلکه به سوى کارهاى ناپسند و بد گرایش پیدا میکند، چنان که حضرت سیدالشهداء (ع) هنگامى که از جانب حضرت سجاد مورد پرسش قرار گرفت که چرا یزیدیان با این که شما را میشناختند با شما جنگیدند و یاران بزرگوارتان و برادران و فرزندانتان را کشتند فرمود:
«ملئت بطونهم من الحرام:»
شکمهایشان از حرام پرشد!
در روایت بسیار مهمى است که حضرت مولى الموحدین امیرالمؤمنین (ع) به عنوان دعاى شروع به غذا به پیشگاه حضرت حق عرضه میداشت:
«اللهم انى اسئلک فى اکلى وشربى السلامة من وعکة والقوة به على طاعتک وذکرک وشکرک فیما بقیته فى بدنى وان تشجعى بقوته على عبادتک وان تلهمنى حسن التحرز من معصیتک:» «6»
خدایا از تو درخواست دارم که در خوردن و آشامیدنم از بیماریاش سالمم بدارى و به وسیله آن تا آن را در بدنم باقى میدارى برطاعت و ذکر و شکرت نیرومندم گردانى، و به من الهام نمائى که چگونه از نافرمانى است بپرهیزیم.
و از حضرت صادق (ع) روایت شده:
«انما بنى الجسد على الخبز:» «7»
همانا بدن بر نان بناگذارى شده است.
از این دو حدیث و امثال آنها استفاده میشود که ساختمان بدن برخوراک بناگذارى شده است، و ماکولات و آشامیدنیها هستند که نیروى اطاعت به خدا و ذکر و شکر او را در بدن مهیا میکنند، و خوراک همیشه در بدن نمیماند بلکه بخش عمدهاى از آن به صورت عبادت یا معصیت از آن خارج میگردد.
در هرصورت عملى که از بدن صادر میشود، بدنى که ساخته شده عناصر مادى و نعمتهاى جهان است این است که: با حواس خود از جهان آگاهى بیابد و با سائر اعضاء خود در موجودات آن دخل و تصرف نماید، عمل انسان این است که: قلب وى اعضاى او را وادار به اطاعت کند و آنها هم از آن اطاعت کنند، عمل کردن مصرف نمودن نیروى بدن است، عمل کردن مصرف نمودن بدن است، عمل کردن تبدیل مواد بدن به نیرو است، عمل کردن تلطیف مواد بدن است، عمل صادر شده عصاره تن است، عمل کردن خرج و مصرف نمودن خویشتن است، عمل کردن ساختن ساختمان کنونى بدن است، عمل کردن ساختن ساختمان آینده خویشتن است، عمل کردن تبدیل خود به لذت ویا درد و شکنجه آخرت است، عمل کردن تبدیل مواد و عناصر جهان و نعمتهاى دنیا به نعمتهاى بهشتى و یا عذابهاى دوزخى است.
با توجه به این حقایق و براساس آیات و روایات به این نتیجه میرسیم که ساختمان آینده هرکس از اعمال کنونى او تحقق مییابد، اگر اعمال او نیک و صالح باشد وجود آخرتى او هم نیک و صالح و لذت بخش است، و اگر اعمالش زشت و فاسد باشد، بیتردید آیندهاش شرم آور و ننگین و پراز درد و رنج است، مثلًا اگر با چشم خود نگاههاى ناپسند میکند این نگاههاى فاسد جمع شده و محفوظ مانده و براى او چشم فاسد آخرتى میگردد که براى همیشه از شکنجهاش مینالد، و یا اگر با زبان خود در زندگى دنیائیاش این و آن را مانند مار و کژدم میگزد، این نیش زدنها و گزیدنها و زشت گوئیها جمع گردیده و محفوظ مانده و در آخرت زبان او میگردند و این زبان پیوسته او را عذاب داده و ناراحتش میکند، و سایر اعضاء هم به همین صورت است.
و کسانى که تا پایان عمر اعمال صالح و کارشایسته انجام میدهند ساختمان آخرتى خود را فرح بخش میسازند که هردم به خاطر آن خوش و مسرورند و خودشان از خودشان لذت میبرند.
آرى از چشم و زبان و گوش و دست و پا و شهوت و شکم فاسد در قیامت انواع عذابها و شکنجهها پدید میآید که از این واقعیت تعبیر به دوزخى شده که هیزمش خود انسان است.
فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ: «8»
پس خود را از آتشى که هیزمش مردماند نگهدارید.
و از چشم و زبان و گوش و دست و شکم و شهوت و پاى سالم و صالح، در قیامت انواع لذتها و سرور و خوشیها ظهور میکند، که صورت آخرتیاش بهشت عنبر سرشت است.
و دریک کلمه که مبتنى برآیات و روایات است: هرگونه عمل انسان چه زیبا و چه زشت، چه خوب چه بد درقیامت به صورت بهشت و یا دوزخ تجسم مییابد و در حقیقت پاداش اعمال خوب انسان همان اعمال خوب است که به صورت بهشت تجسم یافته، و کیفر اعمال بد انسان همان اعمال بد است که به صورت دوزخ و آتش رخ مینماید.
یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ ... «9»
قیامت روزى است که هرکس آنچه را از کار نیک انجام داده وآنچه را از کار زشت مرتکب شده [به صورت بهشت و دوزخ] حاضرشده مییابد.
وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً: «10»
قیامت همه مردم هر عملى را که در دنیا انجام دادهاند [به صورت بهشت یا دوزخ] حاضر مییابند.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- 127
(2)- بقره، آیه 25.
(3)- محاسن برقى، ج 1، ص 15.
(4)- مجموعه ورام، ص 65.
(5)- مؤمنون، آیه 51.
(6)- مکارم الاخلاق، ص 164- محجة البیضاء، ج 3، ص 12.
(7)- کافى، ج 6، ص 287.
(8)- بقره، آیه 24.
(9)- آل عمران، آیه 30.
(10)- کهف، آیه 49.